نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

همسر دومش را با دو تا دختر ازش فراری داده اند.آمده پیش من گله میکنه.میگه شما بفرمایید چه کنم؟چگونه همسر و دو دخترم را بیابم و به خانه بر گردانم؟
نظرات 4 + ارسال نظر
رضا سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:15 ب.ظ

من بودم بهش میگفتم شما باید تشریف ببرید بمیرید! احتیاجی هم به راهنمائی نداری! ... نظرم خوب بود؟!؟

عمو سیبیلوو چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:52 ق.ظ http://amosibilo.blogsky.com

آقا ما خیلی مخلصیم

لیدا پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:14 ب.ظ http://gilda.persianblog.com

سلام..................ای بابا ...........

دومان سولدوزی جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:54 ق.ظ http://duman.blogfa.com

سلام
اگه شما همون عضو ایران بحث هستید خوشحال می شم با نظر عالی خود به وبلاگ دوست قدیمی خود دومان سر بزنید
منتظر ردپای شما روی دلم هستم
ممنون معرفی با اسم ایران بحثی خوشحالم می کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد