دانشجو ها از یه خانوم بیمار روانی پرسیدند مشکلت از کی شروع شد؟گفت:از وقتی با این آقای مهندس ازدواج کردم
اصولا مهندس ها دیوونه اند و آدمو دیوونه میکنن.اونا ترجیح میدن مثلث متساوی الاضلاع باشند یعنی چی؟خب یعنی سه تا زاویه شون حاده(تند) باشه.حتی اگر یه زاویه شون هم منفرجه(باز) باشد دو تای دیگه زاویه ها را تحت فشار قرار داده و له کرده تا خودشو باز نشون بده و این حالت ناپایداره.و میل داره به حالت اول بر گرده.میگه اگه خواستید با مهندسا ازدواج کنید لا اقل با اوناشون ازدواج کنید که دایره کشیدن را دوست دارند اونا مث دایره شعاع بی نهایت دارند.میگه با معمار ها ازدواج کنید که همونجور که با هنر مندی و ظرافت خاصی تلاش می کند اثر ساختمانیش را از آب در بیاره مراقب گوهر وجود شما هم هست
شما با باغبونا ازدواج کنید چون اونا از خار گل ها هراسی ندارند و شب و روز برای هرس گل ها اقدام می کنند به امید شکوفا شدن غنچه
شما هم باید مث خاله سوسکه باشین که برای انتخاب کردن شوهرش گزینه های مختلف را می آزمود و آخرش زن آقا موشه شد
میگه هیشوقت با جنگجو ها ازدواج نکنید چون تا جنگ شون تموم شد می افتن به جون شما و بچه ها
هیش وقت زن جراحا نشین اونا از بریدن و دور انداختن آدما و اندام هاشون ترسی به دل راه نمیدن
هیش وقت زن آدم تمیزا و آدما اخلاقی ها و آدما یی که منظم و مرتبند نشین شما را تو زندگی تون خوشبخت نمی کنند همش در صدد تمیز کردن و ضد عفونی کردن شما و زندگی و بچه ها بر میان
دانشجو ها میگن خانوم & این خانومه را چرا دیوونه میدونن؟ اونکه حرفای خوب خوب و با مزه ایی می زنه.میگم هر آدم تنبل عقل صد تا دانشمند را داره.اگه راست میگه یه خورده عمل کنه.یه کم سازگاری نشون بدهد.
مشکلش عدم کارایی شغلی خانوادگی اجتماعیشه.خانواده اش تحملش می کردند چون در رل هایی که داشت به خوبی ایفای نقش می کرد
ولی از زمانی که کار و زندگیشو رها کرده و نشسته به فلسفه بافی و اعلام اظهار نظر هاش دیگه اونو کسی قبولش نداره.باید میتونست همونجوری که نظر میده به خوبی هم سازگاری نشون میداد.
به دانشجو ها میگم شما هم مصون نیستید
شما هم باید بتونید با نمرات خوب درسا را پاس کنید زبان بخونید کامپیوتر بدانید پژوهش کنید تا شما را سالم و تندرست بدانند افت علمکرد تحصیلی هم از نشانه های بیماریست
دانشجو هایی که تمایل دارند وقت خویش را به بزک کردن بگذرانند وقت طلایی آموختن را از دست میدهند و آینده تباهی دارند.جای اونا ممکنه اینجا باشه.سعی کنید مث آتش نشان ها باشید که لباس ضد حریق می پوشند و به میان آتش می روند و سالم باز می گردند در هر تجربه ایی خود را وارد کنید ولی با رعایت جوانب احتیاط و خود را زود از مهلکه ها به در برید .جدر ایگاه بد نمانید ولی عبور بکنید.نباید شما را بترسانم ولی امر به احتیاط می کنم.فرض کنید بند باز هستید و قرار است روی بند باریکی به نازکی مو راه بروید اگر این بند برنده تر از شمشیر هم باشد همان گذران ایام دنیاست که اگر به سلامت ازش عبور کردید بهشت در انتظارتان هست و اگر از هر طرفش سقوط کردید زیر پایتان جهنم است که دهان باز کرده تا ببلعدتان
مثل انسان در دنیا مثل همان بند باز است که اگر هشیار باشد و ماهر همانند برق لامع از راه دنیا(مسیر زندگی)گذر می کند.
دانشجویان بیماران روانی را بسیار دوست دارند.زیرا آنان بیگناهان محرومی هستند که قرعه فال به نام شان خورده تا در بخش بستری بشوند.
سلام
متن قشنگیه
صمیمی مینویسی
موفق باشی
یاعلی