نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

چند روز پیش یکی از همکاران دانشکده یه متن نوشته بود راجع به محدود نمودن رفتار های نمایشی دانشجویان در صحن دانشگاه.
امروز همه
( اون کسانی که به آزادی دانشجویان برای هر جور لباسی را پوشیدن معترض بوده اند و امضاء کرده اند)به جلسه بحث و گفتگو با معاونت دانشجویی دانشکده ، دعوت شده اند.
خیلی مایلم بدونم در این جلسه چه حرفا رد و بدل میشه.امروزبا ضبط صوت میرم جلسه.و عین خبر نگارا همه صحبت ها را یاد داشت می کنم تا تجزیه و تحلیل اونو با دوستان وبلاگ ها انجام بدیم
نظرات 3 + ارسال نظر
حاجیه شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 07:02 ب.ظ http://www.hajieh.blogsky.com

سلام !!
امیدوارم همیشه موفق باشید وبلاگ قشنگی دارید
***** شاد باشید ******

آرش شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:32 ب.ظ http://bb-del.blogsky.com

سلام!
دوست خوبم دو سه تا از پستاتو خوندم! قشنگ می نویسی!
اما منظورتو از کامنتی که واسه من گذاشتی نفهمیدم!
«طولانی نوشتنم را...» ؟؟
خیلی خوشحال می شم اگه بهم بگی؟!
امیدوارم بتونم همونی باشم که باید!
پایدار باشی و بر قرار

تــرنــج جــون یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:17 ق.ظ http://www.toranj-asemanipersianblog.com

سلام و یه خسته نباشی داغ داغ داغ ٬ واسه اینکه هم خونه تمیزی داری هم زیبا هم خوشکل و هم خوشکلو ناز می نویسی . خیلی هم زود بالا میاد . منتظر مطلبت هستم . همیشه سبز و مهربون باشی و سبد زندگیت مملو از شکوفه های عشق و شادی یا حق .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد