نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

داشتیم راجع به ایدز صحبت میکردیم.خانوم دکتر صفا مقصود لو روان پزشک و من و اپراتور مرکز خانم اعظمی.
خانم اعظمی سوآل کرد آخرش این ایدز چیه که همه جا با نماد اسکلت نمایش داده میشه.من گفتم نقص سیستم ایمنی.به عبارت دیگر این آدما با ویروس اچ آی وی آلوده شده اند و ایمنی شان به پایین ترین سطح نزول پیدا کرده.پس هر میکروب ولگرد میاد از کوی شان عبور کنه یه تیپا هم به اینا می زنه.ملا بیمار شده اند هر روز مریض احوال اند و تا بمیرند از بیماری رهایی نمی یابند.بدنشان قدرت مقابله را از دست داده.زارند و نزار.خانم دکتر گفتند چقدر مسافرین به حوضه خلیج فارس دارند با خودشان آلودگی را وارد کشور می کنند و چه بسیار روابط سکسوآل آنال باعث دردسر شده.دختر خانم جوانی که تازه عروس است سوآل کرد روابط سکسوآل آنال دیگه چیه؟من گفتم حالا زوده این چیزا را بدونی.ندونی بهتر میتونی به آینده زندگیت دل ببندی بهتره ندونی.خانم اعظمی گفتند نه بابا دیگه عقد کرده و لازمه روشنش کنید.به خانم دکتر گفتم چرا روابط سکسوآل آنال را و همجنس بازی را غول کرده اند؟خانوم دکتر گفتند غول کرده اند و مردم نمی ترسند اگه غول نمی کردند دیگه چه فجایعی داشتیم.؟خلاصه راجع به ایدز یه جلسه چهارنفره داشتیم.بعد خانم اعظمی رفتند یه بروشور مرکز بهداشتی درمانی را آوردند نشان من دادند که دو تا برگه آ چهار از طول بهم چسبیده شده طولش بود .و پشت و رو عکس چسبانده بودند.گفتم هی میگن بیشتر توضیح بدین تا جوانان مملکت را نجات دهید ولی هنوز در راهنمایی پسر من بروشور هاش پخش نشده.سوآل شده بود چگونه می شود مردم را آگاهانید؟گفتم یه روز سوار اتوبوس شرکت واحد شده بودم دو تا دختر با مقداری بروشور و پن فلد سوار شده بودند و برای مسافران که از هر قشر و سن و با هر دغدغه ایی بودند توضیح میدادند.خب برنامه ریزی دقیق تری میخواهد.گفتند شما که دسترسی به اینترنت دارید کمی پرینت از صفحاتی که درباره آن نوشته شده برایمان بیاورید.گفتم حق با شماست .از اینترنت مقدار بیشتری اطلاعات می شود استخراج کرد و تکثیر نمود.اگر به زبان عامه بتوانیم بنویسیم شان.و اگر زبان انگلیسی مان هم خوب باشد نور علی نور می شود.نگرش افراد باید به روابط سکسوآل تصحیح شود.چرا که رفتار های به اصطلاح پر خطر از نظر بعضی ها شادی آور و مهیج تلقی می شود.اینکه از جمله نیاز های جسمانی انسان ها نیاز سکسوآل است و اینکه کسب لذت در سه حیطه خوردن و خوابیدن و سکس ضد افسرده شدن است شکی نیست.ولی چرا رفتار پر خطر؟مگر نوع کم خطرش چگونه میسر است؟دخترخانم های مملکت که میتوانند قربانیان مظلوم ایدز شوند چقدر امکان رفتار کم خطر دارند؟یک کلام صحبت کردن با پسری جوان گاهی به قتل شان از جانب خانواده غیرتی منجر می شود.در دانشگاه هم که اگر مشاهده گردد دانشجویی به جز از درس خواندن به فعالیتی دیگر هم مشغول است توبیخ انضباطی می شود میماند آنان که فراری می شوند و پنهان کار.هر چه توانیی پنهان کاری دختران بیشتر باشد امکان ابتلا شان به بیماری ایدز بیشتر است.اگر دختری به پدر و مادرش اعلام کند که من میخواهم ازدواج کنم و از داماد هم انتظاراتی چندان ندارم فقط میخواهم نوع روابطم معقول باشد فریاد وا مصیبتا از دختران این دور و زمانه مادر و پدر بالا می رود که دختره وقیح گستاخ .دیگر چه؟ولی وقتی دخترانی یافت شوند که پدر و مادر را با خبط انجام شده مواجه سازند تازه چشم شان به حساب می آید که باید چاره ای اندیشید.ظرافت صدای دختر نحیف بودن اندام هایش او را مستعد آزار دیدن حتی از جانب برادر کوچکترش هم کرده چه رسد به برادر بزرگتر و پدر و احیانا دوست جنس مخالفش.و قربانیان بیگناهی چون فرزندان نامشروع که......
البته که پس از اتمام جلسه به بسیاری سوآلات مان پاسخ داده شد و سوآلات جدیدی در ذهن مان نطفه بست
نظرات 1 + ارسال نظر
آریا سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:50 ب.ظ

سلام بانوی اصفهان
آدرس نچاق را نداشتم از یاهو گرفتم تا هم سلام کنم و هم سال نو را چند روز جلوتر تبریک و تهنیت بگویم ۰
لطفا حتما به ابی و مانی و لیدا و امیر و همه دوستان که قبلا نامشا ن را نوشته بودید سلام و تبریک بگوئید۰
آدرس آنها را دم دست ندارم !۰

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد