نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

دانشجوی پسر فوق لیسانس روان پرستاری مون هشت تا جلسه روان درمانی خانواده را آورده معلمش گوش کنه و نمره بگیره.هر جلسه یک ساعت.بیمار مورد نظر کندی روانی حرکتی داره و او مجبوره برای گرفتن نمره اش بی جیره و مواجب سخت بکوشد.دلم برای او می سوزه که تلاش هایش درک نمیشه.هوش کم خانم بیمار (که از شوهر معتادش جدا زندگی میکنه ولی طلاق نگرفته) مانع موفق شدن او می شود.قرار شده من نیز هم برای کمک به دانشجوی مان هشت ساعت نوار را گوش کنم و ....ولی شنیدن تقلا و تلاش او و کندی روانی حرکتی بیمار مرا معتقد ساخت که باید از جلسات گفتگو فیلمبرداری شود.ولی بد هم نیست پول و نمره انگیزه کمک به مردم شود.خانومیه که دومین بار است ازدواج کرده و علیرغم موافقت خانواده اش با مردی که همسرش را طلاق داده ازدواج کرده و فعلا همسرش او را ترک کرده و به شرطی حاضر است بر گردد که پدر خانومش واسش یه خونه رهن کند.پدر و مادر دختر هم در مصاحبه ها صحبت کرده اند.جلسات جالبیست برای گوش دادن.
نظرات 2 + ارسال نظر
عمو سیبیلوو یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:02 ب.ظ http://amosibilo.blogsky.com

سلام دوست من . حال و احوال . ممنون از نظرات خوبتون و صمیمی شما

امین یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 06:10 ب.ظ http://rsh.blogfa.com

خوب که چی!!
من که متوجه نشدم چی می خواهید بگید؟

البته معذرت می خوام!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد