چقدر خوبه که آدما وقت پول و حوصله داشته باشند.چقدر خوبه اعتماد به نفس و ارداه داشته باشند چه بهتر تره که اختیار و آزادی داشته باشند.و چه عالیه امنیت خاطر داشتن .چقدر دیروز به من خوش گذشت!از آزادی و اختیار ی که داشتم استفاده کردم با اعتماد به نفس و ارداه ایی محکم تغییراتی در فضای اطراف خودم دادم و از آنجا که امنیت خاطر داشتم احساس میکردم خسته که نشدم هیچ غرق لذت هستم با همه خستگی هام.از اول عمرم هرگز چیزی را دور نمی اندازم و همه چیز را برای روز مبادا نگه میدارم این از علایم وسواس شخصیت است و فردی که احساس عدم امنیت کند این چنین رفتار میکند .دیروز قرار دادی بستم که یک سازمان خیریه بیاید هر آنچه برایم عزیز و خاطره انگیز بوده را ببرد و برای کسانی که به آنها نیاز دارد صرف کند .دیگر از کلکسیون داری خسته شده بودم.حالا احساس فراغت بال دارم