نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

شما هم با خوندن وبلاگ بعضی خانوما که از شیرین کاری بچه هاشون می نویسند خوش تون میاد؟شما هم وقتی یه خانومی از طلاق( از رنج هایی که طلاق براش ایجاد کرده )می نویسه به فکر فرو می رین؟
شما هم از نوشته های خانوما درباره زندگی خصوصی شون و بچه هاشون..........................
شاید وقتی آدم یه خانوم باشد از آقایون متفاوت عکس العمل نشون بده
آره دیده ام اگر فریاد کمک خواهی زنی بلند شود مردا حساس ترند که چه کمکی میخواد
و دیده ام زنها بیشتر جراحت عاطفی را که زنی بیان میکنه میتونن لمس کنند
چرا اینا را نوشتم؟
داستان زندگی خانم....و دو تا جوجه اش فکر منو به خود مشغول کرد.که نوع کمک به او ضرورت همدلی با او و تضیح و تجیه ........شاید اون به من پاسخ دهد و مفصل تر بنویسم
نظرات 3 + ارسال نظر
کودک ۱۸ ساله شنبه 7 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 10:28 ق.ظ http://pink-pride.persianblog.com

زن و مرد هر دو از یک نوع هستند.هر دو انسانند اما با دنیایی تفاوت...و کاش این تفاوت ها درست درک می شدن!

مجید شنبه 7 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 10:45 ق.ظ http://www.charvadeh.persianblog.com

شما زنها فکر می کنید که هر کی که بچه از تو شکمش بیرون می آد با احساس تر و پرعاطفه تره . نه؟
تا حالا وبلاگ پدر نوشی رو خوندین؟ حرفای اون رو شنیدین؟ گریه های اون رو دیدین؟ دلتنگی هاش رو حس کردین؟

مطمئنا نه

بیدل یکشنبه 8 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 02:12 ق.ظ

بعد از مدتها گفتم سراغی از شما بگیرم دیدم که رنگ روشن وب لاگ ات تیره شده انگار توی تاریکی زمینه روشنی متن بیشتر به چشم می آد بگذریم .غرض عرض سلامی بود و آرزوی روشنی دل .

ممنون که هنوز وقتی ازین ورا عبور کنید یه سری هم به کلبه ....ما میزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد