نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

شاید ایرادش همگانی باشه( که وا نمیشه).همین صفحه را میگم.این روزا یه جورایی خشم زیاد سراغم میاد یکی میگفت: چونکه روزه میگیری کم غذا شدی.یکی میگه :چون جدی تر شدی و همه چیز را جدی میگیری.خودم حدس می زنم چون یه چند تا مشاوره هایی که داشته ام با خانوم هایی بوده که مشکل داشته اند و باهاشون همدردی کرده ام نه همدلی(قبلا هم تفاوت همدلی و همدردی را نوشته بودم.همدردی هست که باعث درگیر شدن عاطفی در مشکلات دیگران میشه اون وقته که نه تنها نمی تونی به اونا کمکی کنی بلکه کسی هم باید بیاد به خودت کمک کنه ). این چندین و چند روز از جمعه هفته پیش تا حالا که حدودا ده روز میشه انبار باروت شده ام .یه انباری که منتظر انفجار هست و فقط جرقه می خواد.متاسفانه منی که همیشه توصیه می کنم جدی نگیرید مبادا.....خودم(خیاط در کوزه افتاده)در گیر شده ام.هر چه به مامان گفتم به بهانه سالگرد پدرم مرا با این خانوم های فامیل ملاقات نده قبول نکرد .و وقتی چشم من به این خانومای پر افتاده و پر مدعا می افته مدتها بد حال هستم.یه جورایی دلم می خواد یه تف به پهنای چهره شون بندازم تو اون صورت پر دنگ و فنگ شون ولی چون میگن از شما بعیده مث مار به خود می پیچم.نمیدونم مرگ شان چیه اینقدر واسه همدیگه شاخ و شونه میکشند و حقارت های خود را با.......لا اله الا الله.همین باعث شده مدت یک هفته نتونم حتی لبخند بزنم.روز جمعه سه روز پیش هم بر سر خاک خواهرانم و پدرم مث بارون بهار اشک ریختم.یه جورگریستنی که مدتها بود فراموشم شده بود اینجوری گریستن.من نمی دونم چه ضرورتی داره ؟آدمایی را ملاقات کنم که تا مدتها خاطره دیدار شان رنجم میده.این اجبار حضور در جمع وصله های ناجور که اتفاقا شر هم هستند و از خود متشکر باعث شده خوابم خراب بشه روزم خراب بشه.سلامتم خدشه دار بشه.اگه اینجا بگم ممکنه کمی از بار سنگین فشارهام کم بشه
نظرات 4 + ارسال نظر
بانو دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 02:22 ب.ظ http://banoo.blogsky.com

درود بر بهشت عزیز. ممنون از حضور با صفای شما.

امیدوارم زودتر لبخندت رو پیدا کنی.

خیلیها منتظرش هستند.

موفق باشی. نماز و روزه هم قبول

magid دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 03:51 ب.ظ http://www.charvadeh.persianblog.com

salam. baiad moghavemat kony dar barabar e asabaniat khodet rezvan. in ham ye jor roozeh ast. onha bimar hastand be hal e shon tarahom kon. asabani nashoo.

از طرف جمعیت مخالف (تف) کاری! سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 11:31 ب.ظ

جالبه ! هرکسی یه چیزی میگه . یکی میگه خشمت زیاد شده و اون یکی میگه اشتهای خودتو از دست دادی. و من میگم هیچ کدوم اینا نیس۰ میدونی چیه ؟ مشگل تو بیماریست. بنظر روانی شده ای۰ من میگم چطوره روی این موضوع فکرکنی و یه نسخه بدی برات بنویسن؟۰
خل شدن یه خانم که میگه من پرستار بیماران روانی هستم اتفاقا خیلی هم طبیعیه.۰۰ برای اینکه کمال هم نشین در تو اثر کرد-- وگرنه تو همون خل خلی) بودی که هستی۰
ضمنا این قد (تف) کاری نکن که فکر کنیم حالت داره یواش یواش بهترتر میشه۰

همون مخالف تف کاری چهارشنبه 20 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 05:57 ق.ظ

آیه 223 سوره 2 ۰۰۰۰ « زنان شما کشتزار و مزرعه شمایند، از هر راهی که مایلید به کشتزار خود بیایید و چنانکه می خواهید عمل کنید.»
خیلی ازاین کشتزارها متاسفانه بعلت غفلت و بیحالی مردان!!
همین طوری برهوت و بدون شخم و تخم مانده اند و خیلی ها شون از بس محصول داده اند و برگردان شده اند دیگه چیزی ازشون به نام کشت زار باقی نمونده. ۰۰
خوب بود می گفتند زن ومرد مکمل یک دیگرند و بدون هم برهوت و خشگ و بی آب و علف هستند. حقوق و ارزش و جایگاه شان مساوی هست و آنکه آدم تراست اولی تراست۰
چقدر فرق بین کشتزار هست و آدم بودن ؟؟؟نه۰
بیائید این گونه بحث ها را دنبال کنید تا اقلا به درک و به اطلاعات و به ارزش خود بیفزائیم۰

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد