صبح اولین روز مهر عازم محل کارم شدم.پسرکان از آب و گل در آمده خودشان مستقل بودند و کاری به من نداشتند.هر دو رفتند.خوشحال و شاد.من هم رفتم دانشگاه.تو خیابان ها ترافیک.وقتی رسیدم دم در دانشگاه از تاکسی پیاده شدم.همکارم مرا تا محل دانشکده رساند.در راه یه دانش آموز سر آمد را سوار کردیم که مادرش نمی توانست وارد دانشگاه شود.همکاران همه آماده شروع ترم بودند .ولی دانشکده ما در تاریخ چهارم بخش را شروع میکند.تدریس من هم در تاریخ ششم آغاز میشه. به مدت یک ماه بخش نخواهم رفت.و تنها در مرکز مشاوره انجام وظیفه میکنم.و تدریس هر دوشنبه.
از اواخر مهر ماه من هم با دانشجویان به بخش روان خواهم رفت.طرح مسافرت به مشهد مقدس را برای بعد عید فطر ریخته ام.اگر بتوانم ماه رمضان را به خوبی بگذرانم و سفر مشهد را هم بروم دوباره بخش بیماران روانی دانشجو خواهم داشت.
یادم آمد دو سال پیش که در بخش یه بیمار را با مامور دیدم تعجب کردم.دانشجویان به اطلاعم رسانیدند که زنی همسرش را به قتل رسانده.خودش به تنهایی.گفتند میشه شما باهاش مصاحبه کنید ما یاد بگیریم؟برق منو گرفت.گفتم باور نمی کردم کسی بتواند همسرش را به قتل برساند.و یا من چشمم بتواند به او بیفتد.پس به من فرصت دهید.دانشجویان را در جمع بیماران دیدم که گرد یکی از بیماران حلقه زده اند.زنی زیبا و بلند بالا بود.رفتم جلو.نشستم و گوش دادم.ای دل غافل!همان بود که .........فکر میکردم کسی که همسرش را به قتل می رساند رویش از دنیا برگشته.و چهره زشت و قبیحی دارد.ولی نه.هیچ آثاری.......
نشستم.گوش دادم.میگفت عاشق همسرش بوده.علیرغم میل مادر شوهرش به عقد ازدواج کیومرث در آمده.زن و شوهری متناسب با هم از حیث ظاهر و شیفته یکدیگر.ای بابا! پس چرا کار به اینجا کشیده؟دو تا فرزند دختر و پسرشان مدت یک سال نه پدر داشته اند(قبرستان)نه مادر(زندان).
روان شناسان سعی داشتند اثبات کنند در لحظه ای آنی این اتفاق افتاده.خودش برای زنده ماندن چندان تلاشی نمی کند.پدر شوهرش به مرگ پسر بزهکارش راضی و مادر شوهرش مصمم که عروسش اعدام شود.
دانشجویان با چشمانی متعجب به قصه عشق او گوش می دادند.از قرار و مدار هایش با همسرش می گفت.چگونه همسرش کم کم با کشیدن چک بی محل و معاملات منجر به ورشکستگی معتاد شده و ......
سلام .....والا موندم چی بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و این که من نتونستم آف لاینات.ن. بخونم ...
دانش آموز (سرآمد را سوار کردیم)یعنی چی؟
آدم وقتی به دانشجو ها! درس میده/ باید کمی هم در نوشتن و بکار بردن کلمات و جملات نشون بده که ۰۰۰۰۰۰بعله۰