نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

تداعی های ذهن من

خوش شانسی بزرگ من اینه که همزمان با هم چندین مطلب پیدا می کنم که به نوعی با هم در رابطه اند.
امروز هم خواندن صفحه روزنامه ایران هم دیدن وبلاگ دوتن از دوستان در رابطه با زن بود.
در نتیجه توانستم بین فمنیسم نیچه و اعدام زنان........پلی بزنم و فکر هایی برایم به وجود آید.
اودیسه در وبلاگ خود نیچه را چه مفصل توضیح داده و ابی در ایران بحث از فمنیسم مطلب بسیار جالبی در تعریف فمنیسم نوشته که متوجه شدم چرا از بین مردان کسانی مرا متهم به تفکر فمنیستی می کنند.و قتل ها و اعدام هایی در رابطه با زنانی که .....
از همون دوازده سالگی که شروع به خواندن روزنامه ها کردم صفحه حوادث برایم جالبترین و جذاب ترین صفحات بود.و مرا سخت به فکر فرو می برد چرا باید زنی به دلیل.......به قتل برسد یا.....
بعد ها بدون آنکه کسی متوجه باشد همواره ذهنم را مسائل مربوط به جنسیت نوع انسان به خود  مشغول ساخت و حتی بسیاری از نومیدی هایم و خشم هایم ناشی از همین بود که راه حلی برای این مشکلات نمی یابم.
دیروز رئیس دانشکده مان که مرا به عنوان مشاور خود در امور بانوان با دانشگاه معرفی کرده از من پرسید چه خبر از امور بانوان دانشکده و وقتی من با تندی گفتم هر جور شما بپرسید یا اهمیت دهید.ایشان فرمودند ببینم نمیشه شما از حقوق ما آقایون هم دفاع کنید که من معتقدم دفاع از حقوق زنان تلویحا دفاع از حقوق فرزندان و مردان هم هست.
واقعا تاسف بار است که هنوز نتوانسته ام دست با تالیف مطلب جامعی در این مورد بزنم.و بعید می نماید سالهای آینده هم موفق به این امر بشوم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد