نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

شما باخوندن این درد دل چه احساسی پیدا می کنید ؟
کنار رودخانه نشسته ام ولی مگه صدا شون اجازه میده از دیدن جریان ملایم و صدا ریزش اب از روی قطعات سنگ لذت ببرم ؟
مصطفی با زاری التماس میکند نغمه جون خواهش میکنم اشک نریز به خاطر من .میدونم واسه ات سخته تحمل کنی .به خدا قسم من شرمنده ام .حق باتوست ولی من چه کنم؟.تومیدونی اون برای من خیلی زحمت کشیده .گرچه این رفتارش.با تو باعث شرمندگی منه
 ولی با اعتمادی که بهش دارم  میدونم نیت بدی نداره
نظرات 4 + ارسال نظر
گزنه پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 09:07 ق.ظ http://gazneh81.persianblog.com

سلام.وبالگ خیلی خوبی داری و از اون بهتر مطالب زیبایی می نویسی.خوشحالم باهات اشنا شدمدر مورد حسم باید بگم واقعا ادم بعضی موقع کار هایی انجام میده که نمی دونه چرا اون رو انجام داد.موفق باشی

نظر لطف دوستانی چون شما باعث می شود ادامه دهم .از تشویق تان ممنونم

علی وثوق پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 09:15 ق.ظ http://alivosogh.blogsky.com

سلام با بلاگت کلی حال کردم میشه لینک من بزاری مرسی

رضا پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 05:22 ب.ظ

حس جالبی نیست! بیچاره مصطفی که داره اون وسط تیکه پاره میشه!

موارد بسیاری از این سپر بلا شدن ها در جامعه مردان به چشم می خورد که باعث کوتاهی عمر آنان میشود.

امپراطور سرزیمن یخها پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:48 ب.ظ http://ice-man.persianblog.com

میگم تو تابستون هندوونه واسه گرما زدگی خیلی خوبه هاااااااااااااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد