نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

اعتراض شدید

خیلی سعی می کنم عصبانی نشم.و اگر عصبانی شدم در اون حالت حرفی نزنم مبادا اسباب دردسر بشه برام.ولی همه معتقدند من بی کله تر از بعضی کسان هستم.ملاحظه می کنم.میگن تو نگران سلب آزادی ات هستی.گرچه این قدر از آزادی را کافی برای خودت نمی دانی ولی بیش ازین هم نمی تونی ساکت بمونی.
یه چیز را من تو این مملکت فهمیدم که آدمای با هوش مورد تحقیر و آزار قرار می گیرند و اون فرار مغز ها علت اش همینه.یه عده آدم بی سواد را که حرف شنوی دارند میکنند مصدر امور و تنها کسانی از با هوشها که حاضر بشن به این بی سواد های بی منطق باج بدهند( و  قبول کنند از گرده شون کارهای تخصصی را بکشند به اسم رئیس نالایق)  میتوانند امید موفقیت داشته باشند.اگر یه آدم با هوش بیاد بگه طلا که پاکه چه منت اش به خاکه و حاضر نشه باج بده به صور مختلف ترور میشه.ترور شخصیت ترور ...ترور...
اینه که کسی خیلی زرنگ باشه سعی میکنه تمامی خشم خودش را در صندوقچه سینه اش پنهان کنه تا فرصتی دست بده سر صبر و با برنامه ریزی خودش را به یک کشور بی طرف برسونه به جایی که اونجا هم بی منطق نباشند که از سر لج با بعضی دولتمردان مملکت  باهاش رفتار بشه و به اصطلاح تلافی کره را تو دل کوره در بیارن.
متعجبم چقدر بعضی آدما میتونن رو داشته باشند که به تو بگن .آها آدم چیز فهم و باهوش معطل وایستا. تا من با اون زبان الکن ام و با فس فس، خودم را آماده کنم و از جلو بروم و اون وقت تو با همه هوش و استعدادت از پس من بیا.تو طول راه هم همش با فس فس من همراه باش و هرگز قصد نکن پیشی بگیری.که............
اون وقت انتظار دارند مملکت هم رو به رشد باشه و در دنیا بدون اتکا به دیگر کشور ها حرف از استقلال بزنه .شمایی که تو کشور خودتون نمی تونید با منطق با مردم هم زبون و هم فرهنگ خودتان صحبت کنید چگونه ادعای کشور گشایی دارید؟اسلام اینو خواسته که یه آدم لایق معطل آدمای نالایق اطراف خودش باشه؟ یا اگر کسی قدرت اجتهاد داشت میتونه برای خودش فتوا بدهد ؟
جالبه.حتی به مرام و دینی هم که ادعای داشتن اش را می کنید بی اعتنایید.(دین من در آوردی).کدام دانشمند چیز فهم است که ابزاری نشه در دست صاحبان قدرت؟کدام دانشمندی هست که مقاومت بکند و خونش مباح نشود؟
واقعا این زندگی نکبت اینهمه ارزش باج دادن داره؟مگر می خواهیم بمانیم چه غلطی بکنیم؟چرا ((((افضل الجهاد کلمه الحق عند امام الجائر )))از بین مردم ما به زندان کتاب ها تبعید شد؟
چرا به بهانه وحدت همه باید خفه بشوند؟چرا باید عده ای برای خود حق قیمومیت بگیرند فقط به صرف هم آوایی با صاحبان قدرت؟
بدین وسیله تنفر خودم را از همه ظالمان به حق صاحبان حق اعلام میدارم.بدین وسیله نهایت انزجار خودم را از هر مسخره کن مدعی عقل اعلام می دارم .شکوفه های مهر را پر رپ میکنید ؟تا چه به جای آن نصب کنید؟
نظرات 6 + ارسال نظر
انسان مه الود چهارشنبه 19 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:19 ق.ظ http://ensan.blogsky.com

حق دارید. اگر کسی بدونه که لیاقت بیشتر از اینی که هست رو داره زود خسته میشه و کنار می کشه . انوقت همینی میشه که هست!

لیدا چهارشنبه 19 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 02:14 ب.ظ http://gilda

انقدر از این حرص و جوشها من خوردم می فهمم چی می گی ولی چاره چیه؟فقط سوختن ما نسل سوخته هستیم .

امیر براندو پنج‌شنبه 20 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:38 ق.ظ http://endesh.persianblog.com

از این حرفا و این لحن از شما ندیده بودم . . . چی شده ؟ خدا مرگم بده . دیدن این آدما تو این مملکت فعلا مثل دیدن ابرای آسمونه ٬ بخوای نخوای هستن . شاید گم و گور شن مدتی ولی باز پیداشون می شه ٬ باید ساخت . چاره چیه ؟

سعید پنج‌شنبه 20 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:28 ق.ظ http://saeid.blogsky.com

کاملا موافقم.

[ بدون نام ] جمعه 21 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:47 ق.ظ

نکنه تازگی کتاب نخبه کشی در ایران را خوندی؟

مجید یکشنبه 23 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:47 ق.ظ http://charvadeh.persianblog.com

سلام. رضوان عزیز آه و ناله و نفرین فایده ای نداره. تنها راه مبارزه برای بهبود وضعیت فعلی توسل به تشکلهای مدنی است. اگه احزاب و تشکلهای موجود رو قبول نداری خودت پا شو و یکی دیگه درست کن. مبارزه انفرادی یعنی خودکشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد