سلام.ببینم شما هم مثل من ممکنه ......بعضی ها به من ایراد میگیرن که بخشش ات کمه.یا باریک بین و نکته سنجی و این ایجاد مزاحمت می کنه .یا نوع برخوردت منفی است و صراحتا حرفی را می زنی که ملاحظه دیگران در آن مورد بی توجهی قرار گرفته.خب ممکنه گاهی پیش بیاد از شدت رنجی که از اوضاع می بینم دیگران را هم شریک رنج کشیدن هام بکنم.من قسم نمی خورم مث برگ گل لطیفم.بعضی ها میگن اینجوری بر خورد میکنی از خودت یه غول بی شاخ و دم .....شاید.بعید نیست .ولی.....گاهی اوقات سینه ام هوای ترکیدن داره فلبم از سینه هوای بیرون شدن داره .من نمی گم مثل یک دریای آرامم .دیگه چی؟شما هم بگین.
وقتی رفتار های آدما را می بینم و با یک سری آموخته های خودم تطبیق می دم .و مطابق نبودن آن ..........بگذریم .
صراحت در گفتار ، چیزی است که ما ایرانیها مدتهاست فراموشش کردیم . تاریخ به ما نشان می دهد که همیشه با کنایه حرف زدیم و به این کار عادت داریم ... اگر بخواهیم مسیر آب رو جور دیگه شنا کنیم خیلی باید کوشش کنیم و این عمر بس نیست ...
صراحت شما بهترین ویژگی شماست . آدم مطمئنه هر حرفی از دهان شما می شنوه عین حقیقته .
سلام رضوان عزیز. این واکنشها به انسان شناسی ما بر می گرده. اگه آدم فکر کنه دیگران عالم و مختار مطلق هستند آنوقت اونها رو کمتر می بخشه و خودش بیشتر عصبانی می شه. ولی اگه آدمها رو با تمام نقائص شان نگاه کنی آنوقت رفتار همگان طبیعی جلوه می کنه. حتی در مورد خودمان هم این قضیه صادقه. گاهی چنان خودمان را محاکمه می کنیم که انگار ما عالم و مختار مطلق رفتارهای خودمان هستیم.