درین ایران ما صندوق های وام اسلامی(قرض الحسنه )ها سعی کردند مزه شیرین اسلام را به همه بچشانند.
پس تصمیم گرفتند که با سپرده های اندک وام هایی در خور به افراد با هر بضاعتی بدهند.خب از آنجا که کارمزد چشمگیری نمی گرفتند و وعده و وعید هایی می دادند و یه جوری سعی می کردند با بانک های به اعتقاد خودشون کمتر اسلامی رقابت کنند مردم ساده دل هم به آنها دلخوش شدند و به سوی شان هجوم آوردند ولی از آنجا که مردان خدا در آنجا معصوم نبودند و مبرای از گناه و می شد که وسوسه های شیطان قلقلک شان دهد و از آنجا که ضرورتی نمی دیدند علمی هم درباره ....و....داشته باشند مواردی پیش آمد که به اعتماد مردم و اعتقادات اسلامی شان خدشه هایی وارد کردند که باعث نهایت تاسف من است.
واقعا وقتی می بینم که این نخونده ملا ها و انگور نشده مویز شده ها صلاحیت نداشتند و توان رقابت هم نداشتند و مسئولیت را دست کم می گرفتند فریاد .....مردم را به آسمان بلند کردند.
منکه به جای بعضی از آنان احساس شرمندگی می کنم
گرچه
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست ولی......
سلام
قبل از هر چیز از اینکه به من سر زدید ممنونم. باید بگم که شما هم وبلاگ جالبی دارید و خوب می نویسید. در مورد وام و بانک و ... حرف زیاد هست. شما درست میگویید. اگر فرصت کنم درباره بانک و بانکداری در ایران و محدودیت هایی که بر سر راه این امر قرار دارد چیزی مینویسم. به نوعی بحثی را که شما شروع کرده اید را گسترش خواهم داد و با نگاهی تخصصی تر.
موفق باشید.
سلام. راست می گویید. من فکر میکنم دوره اعتماد به افراد بخاطر اینکه باید ذاتا آدم خوبی باشند گذشته است. هر کس که ثروت و قدرت را در اختیار می گیرد باید از طرف مردم (آنهم تشکلهای مدنی) نظارت بشود. ما هیچ راهی کم خطرتر از این راه نداریم. تاکید می کنم کم خطرتر.
سلام منو یادتون هست؟ آخه چه وامی که ۱۰۰ برابرش رو از آدم می گیرن!
سلام و سلام و سلام ... بله گفته شما صحیح است ... فقط ادعای مسلمانی داریم .. یا حق