نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

پایان انتظار

سلام
انتظار به پایان رسید
زنی زندگی را بدرود گفت
پس از ۶۸ سال دفتر زندگیش بسته شد.
چون بمیرد یک زنی جایش بروید یک گلی
آری همسر محترم دایی همانگونه که در بیهوشی به سر می برد دار فانی را وداع گفت
و مرا غرق اندوهی جانکاه کرد
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
جنازه ام چو ببینی مگو دریغ دریغ .............
به دایی ام تبریک بگویم یا تسلیت؟
آخر در غم از دست دادن همسری که ۵۰ سال با او شریک زندگی بود تسلیت باید گفت
ولی خب پایان رفتار مسئولانه اش می طلبد تبریک اش بگویم
به خصوص که این روزها خودش بیمارست و نیازمند مراقبت
نمی دانم چه بگویم
ولی فکر می کنم مراسم خاص کفن و دفن برایم مفید بود تا بتوانم با این قضیه کنار بیایم
امروز مراسم ترحیم اوست در مسجد
نظرات 5 + ارسال نظر
انوش جمعه 2 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:35 ق.ظ http://araberanekhorshid.persianblog.com

سلام!قشنگ بود!ممنون که به من سر نمیزنی!!!

ابی جمعه 2 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:21 ق.ظ http://www.iranbahs.net

متاسفم

جوتی جمعه 2 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 05:52 ب.ظ

تسلیت میگم. از خاله شهره شنیده بودم. من هیچ وقت دوست ندارم تو مراسم تدفین شرکت کنم. هیچ وقت باور نمیکنم یه آدم هم ممکنه بمیره!

لیدا شنبه 3 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:08 ق.ظ http://gilda.persianblog.com

امیدوارم که غم آخرتون باشه.

سعید یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:05 ق.ظ http://saedid.blogsky.com

تسلیت عرض می کنم.
امیدوارم که غم آخرتون باشه.
راستی یه جمله معروف هست که میگه :
از رفتن دیگران باید خوشنود شد.
چرا که او به سعادت میرسد و ما همچنان در این دنیا دست و پا می زنیم.
سعید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد