سلام
چه خوبه که من به غیر از وبلاگ جاهایی را دارم که زبون بریزم وگرنه چی می شد؟
جلسه بحث جسم و روان و هدف غایی انسان بود.نقش تن را بررسی کردیم خواص آن را بر شمردیم . از نیاز های آن و ضرورت رفع آن سخن گفتیم و عبور کردیم و به جان پرداختیم.عیوب جسم را و نقش آن را در روان بر شمردیم .و
از ادبیات فارسی هم کمک گرفتیم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک** چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
یا
حجاب چهره جان می شود غبار تنم** خوش آن دمی که ازین چهره پرده بر فکنم
همی میردت عیسی از لاغری** تو در فکر آنی که خر پروری؟
خور و خواب تنها طریق دد است** برین بودن آیین نابخرد است
اگه شما به ذهنتون می رسه چیزی درین رابطه بگین تا بحث مون را با پردازش عالی چاپ کنیم
خیلی دوست دارم بدونم نچاق یعنی چی ؟ موفق باش ی
سلام کیمیا
نچاق یعنی بیمار
و
چاق یعنی سالم
ولی چرا انتخابش کردم مهمه
چون وقتی بچه بودم به تقلید از مادر بزرگم این لفظ را به کار می بردم
ولی با تلفظ نناق
و شلیک خنده بود که بلند میشد و من متعجب که چرا؟