نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

هشدار

سلام
یه سوآل از دختر خانم ها
فکر میکنید فقط  چه کسانی زبان شان از حلق شان بیرون کشیده میشه؟
که چی بگن؟
که چطوری بگن؟
آیا ممکنه اگه فقط یک هشدار کوچولو به من و شما هم داده بشه که مواظب ...باشیم زبانشان ٫همونجا سر جاش همون طور نرم و گرم بمونه؟
آیا ممکنه کسی که اسرار را هویدا میکنه ؟ واسرار جنسیت را هم آشکار میکنه ٫زبان سرخش سر سبزش را به باد دهد؟
چرا به فکر گفتن این حرفا افتادم؟
از خواب بدی پریدم که بد جوری دارم می لرزم.خواب می دیدم دارم می رم خیابان دور دستی تا نتیجه کنکور پسرم را ببینم که .راننده قصد پیچوندن را داره و لهجه اش شبیه تلفنچی دانشکده مونه
؛؛(آخه تلفنچی دانشکده مان با وجودی که نابیناست هر وقت منو می بینه با جسارت سوآلاتی میکنه که من روزی به رئیس دانشکده گفتم دکتر اینجا سگ بستید؟دکتر رئیس دانشکده پرسید ند:منظور؟ گفتم ایشون آنچنان غیر محترمانه با من رفتار میکنه که من قید دیدار شما را می زنم مبادا مجبور به همکلامی با ایشون بشماز بس پر رویی میکنه و زبان درازی میکنه که ای خانم چه صدای گوش نوازی دارین (تبلیغ نباشه )ما که نابینا ییم گوش مان خوب میتونه کار چشم مان را بکنه)؛؛.
دکتر گفتند ٫ ولی نابیناست. ناراحت نشین .گفتم:؛؛ گربه مسکین اگر پر دداشتی تخم گنجشک از زمین برداشتی.؛
ما خانم ها گاهی رفتارهایی داریم که خاص جنسیت مونه اگر از روی آن پرده برداریم دیگه ممکن نیست جاذبه ایی داشته باشیم.آقایون چون بیشتر مصلحت اندیش اند بیشتر در پوشاندن شگرد های مخ زنی دوستان شون تلاش می کنند.
خدا حفظ اش کند .ابی .دوست ایران بحثی مان را روزی برایش نامه خصوصی نوشتم گفت من ابا میکنم جواب تان را بدهم آخه در برخورد با خانم ها کمی محتاط ام.
.بیدل. دوست دیگر ایران بحثی مان می گفت:در مورد کار بیرون از خانه خانم ها و مراقبت شان از خود
 فردی به نام. اشاره پدرانه. نصیحتی پدرانه به من کرد که مردان تا به شما می رسند زبانی پر از تمنا دارند و اگر به هم برسند طلبکار هم نشن سیاستمدار میشن.
داشتم می گفتم
در خواب داشتم می دیدم که آقایی که مسافر همون تاکسی است قصد داره چیزی را در گوش من بگه که:می دانی راننده قصد سویی داره من دارم پیاده میشم میتونی بفهمی؟ و من سری تکان دادم و گفتم نگران نباش می دانم.متوجه ام.
.کیوان. در بلاگ ؛شما؛ درباره رفتارهای بعضی خانم و ظهور خفاش شبی دیگر سخن می گفت.
.امیر. در بلاگ؛الو آخر دنیا؛با مقاومت هایی سعی داره تفهیم هایی کنه.آی خانوما........
امپراتور با گفتن داستانهایی به نحوی سعی در تفهیم ...چیز هایی داره.
پسر خوبامون ما را دوست دارند و دلشون می خواد زبانی داشتند که قاصر نبود و می شد گفت بابا دخترا مراقب ما باشید ما ممکنه براتون خطراتی داشته باشیما؟ولی خب چگونه باید گفت که از جامعه خاص خود طرد نشیم .
اصلا مگه ما ها به هم تعهدی دادیم که.....همدیگه را از فعل و انفعالات جامعه بیاگاهانیم ؟و مگه اگه پیر که در خشت خام می بیند آنچه را در آینه هم جوان نخواهد دید بگوید ثمری دارد؟

دیروز فیلمی را با نام ؛دیدار آخر؛تلویزیون نمایش داد که دخترکی به نام جنی توسط راننده ای که او را در حال اضطرار دیده و سوار کرده بود به قتل رساند و من دیدم و این خوابها را دیدم همه اینم از خواص خواب دیدن
و سینمایی دیدن و ندید بدید بودن است شاید
نظرات 5 + ارسال نظر
زهره شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 07:01 ق.ظ http://zohre.blogsky.com

بابا باریکلا گل گفتی.

کیوان شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 07:38 ق.ظ http://shoma.blogsky.com

نترس احتمالا ید خوابیده بودی !

کیوان شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 11:23 ق.ظ http://shoma.blogsky.com

قبولیش رو هم تبریک میگم !!!

جناب ابی شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 09:17 ب.ظ http://bahs2bahs.persianblog.com

اجازه اقا ما میخواهیم .... بگیریـــــــــــــــــــــــــــــــــــم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امپراطوووووووووووور شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 10:21 ب.ظ http://empratoor.persianblog.com

احسنتم ......ولی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد