سلام دوستان ایران بحث.شنیدم به تازگی همگی تصمیم دارین تو سایت بحث تو بحث جلسات را برگزار کنید.خوبه.حالا مگه تو ایران بحث بحث مون چقدر نتیجه داشت؟نتیجه ایی هم داد؟تا تونستیم همدیگه را هل دادیم.بعضی وقت مجبور شدیم همدیگه را بپاییم مبادا دعوا بشه بگویند اینا قدرت هضم همدیگه را ندارند .یه جوری گفتیم نه سیخ بسوزه نه کباب.هی یکی زدیم به میخ یکی به نعل.هی واسه همدیگه پیام زنده باد فلان و مرده باد فلان دادیم.واقعا مگه ما در بحث کردن چقدر موفق بودیم؟حاصل حضور تو ایران بحث فقط ایجاد علاقه ایی کم رنگ بین ما بود همین و بس.حالا آزموده را دوباره آزمون کنیم؟نخواهند گفت خطاست؟مطمئن هستید هنوز هم دوست دارید همدیگه را ملاقات کنید؟و ارتباط محتاطانه را ادامه بدین؟آیا به این نتیجه نرسیدید که آب در هاون کوبیدن است؟حالا که حاصل این همه بحث کردن تان را ایران بحث به زباله دان تاریخ فرستاد دیگر امیدی برایتان باقی مانده؟
من که سخت دلگیرم.نمیدونم چه فایده داره بیام بحث تو بحث.این روزا به این نتیجه رسیده ام که فکر نان باشم که خربزه آب است.گویند در نومیدی بسی امید است ولی از بس به خودم گفتم بزک نمیر بهار میاد خسته شدم.دیگه تصمیم گرفتم زبان از یاوه گفتن فرو بندم و برم تو فکر هایی دیگه.چقدر با آب و تاب به دنبال مطالبی می گشتم که برای دوستان ایران بحث بنویسم.چقدر یاد داشت برداری ها می کردم.اگر این همه زحمت را برای یک طرح تحقیقاتی کشیده بودم حالا با گزارش آن چند سفر خارج از کشور و چندین سفر داخلی به خرج دانشگاه می رفتم .گاهی از این همه ساده لوحی خودم بدم میاد .همیشه فکر میکردم آنچه اهمییت داره کیفیت ولی زمانه به من اثبات کرد کمیت را فراموش کردن یعنی......
همیشه فکر می کردم باید همانند سربازی گمنام در فکر اصلاح ساختار باشم .ولی افسوس و صد افسوس.این روزا از باز نشدن صفحه ایران بحث سخت کلافه ام . دوستان ایران بحث را هم جزء خاطرات قدیم گذاشته ام.نمیدانم چه بگویم.
گرچه از خواص ایران بحث یکی این بود کمی خود دار و خویشتن دار باشم و به اندک ...از جا نپرم.تصمیم دارم اگر خدا بخواهد شروع به یادگیری یک زبان خارجه از صفر بکنم و قسمت هایی از قرآن را حفظ کنم.