نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

رکود

سلام
این روزا احساس می کنم از مغزم چیزی ترواوش نمیشه
علتش را نمی دونم
شاید یه جوری مبهوت ام. شاید سکوت کرده ام تا دنیا را به سکوت وادار کنم.
شاید به پوچی رسیده ام .آخه الان دو هفته است مرتب با بیمار روانی و تفسیر رفتار و افکار و احساس و رفتارش مشغول ام دیگه نفس برام نمی مونه از بس تفسیر میذارم . دانشجو ها هم که انگاری یه معدن را کشف کرده اند تا می تونند کاوش می کنند تو زندگی خصوصی این بیچاره ها . و گاهی رگ انینیت شون درد میگیره و دل افسرده میشن من باید حمایت روحی شون کنم
خلاصه روزای پر دردسری را می گذرونم.
تا بعد
نظرات 1 + ارسال نظر
مشمولک چهارشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:05 ق.ظ http://mashmolak.blogsky.com

به نظر من کسی نمی تونه دنیارو ساکت کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد